نقش حبِّ خاندان بر لوح دل بايد نگاشت
02 خرداد 1392 توسط ذبحی
تا صورت پيوند جهان بود، علىّ بود
تا نقش زمين بود و زمان بود، علىّ بود
شاهى كه ولىّ بود و وصىّ بود، علىّ بود
سلطان سخا و كرم و جود، علىّ بود
آن شير دلاور كه ز بَهر طَمَع نفس
در خوان جهان پنجه نيالود، علىّ بود
آن كاشف قرآن كه خدا در همه قرآن
كردش صفت عصمت و بستود، علىّ بود
آن شاه سرافراز كه اندر ره اسلام
تا كار نشد راست نياسود، علىّ بود
آن قلعه گشائى كه در از قلعه خيبر
بر كند به يك حمله و بگشود، علىّ بود
دم به دم ، دم از ولاى مرتضى بايد زدن
دست و دل بر دامن آل عبا بايد زدن
نقش حبِّ خاندان بر لوح دل بايد نگاشت
مُهر مِهر حيدرى بر دل چو ما بايد زدن
هر درختى كو ندارد ميوه حُبّ علىّ
اصل و فرعش چون قلم سر تا به پا بايد زدن
شمس تبريزى