فرمان حمله عمومی:
تاسوعای حسینی
فرمان حمله عمومی:
عمربن سعد بعد از دریافت نامه عبید الله احساس کرد اگر در مبارزه با امام تعلل ورزد موفقیت خویش را از دست خواهد داد
و شمر به جای او به فرماندهی سپاه خواهد رسید بدین جهت در عصر تاسوعا بدون هیچ گونه اخطار قبلی و با دست پاچگی تمام فرمان حمله عمومی به سوی خیمه های امام حسین را صادر کرد
امام در این هنگام خیل عظیم سپاهیان دشمن را در روبه روی خیمه های خود مشاهده کرد
آن حضرت بلا درنگ برادرش عباس را طلبید و وی به همراه بیست تن از یاران خدا کارش چون زهیر-حبیب بن مظاهر را به سوی سپاه دشمن فرستاد تا عمربن سعد را ملاقات کرده وعلت آتش افروزی های بی حاصل آنان را جویا گردند
آنان پاسخ دادند از امیربن زیاد فرمان آمده که باید بر شما عرضه کنیم که یا در طاعت او درآیید وبا او بیعت کنید ویا آماده ی نبرد سرنوشت ساز شوید
حضرت عباس پیام دشمن را به امام رساند امام فرمودند :به سوی ایشان برو واز آنها مهلت بخواه تا امشب را صبر و کار نبرد را به فردا واگذار کنند
چون دوست دارم در شب آخر عمرم مقداری بیشتر به عبادت بپردازم و خدا میداند که من چه قدر راز و نیاز با وی را دوست دارم حضرت عباس پیام امام را به دشمن رسانید عمر سعد که مضنون به مسامحه کاری شده بود و شمر را رقیب خود میدید از در خواست امام سرباز زد وگفت برای حسین دیگر مهلتی نیست
اما برخی از فرماندهان سپاه از جمله:قیس بن اشعث وعمربن حجاج بر او اعتراض کردند و گفتند اگر سپاهیان شرک و کفر از ما مهلت میخواستند
ما دریغ نمیکردیم ولی از مهلت دادن به فرزند زاده ی رسول خدا دریغ میورزیم لازم است اورا مهلت دهی عمربن سعد ناگزیر در خواست امام را پذیرفت و پیام داد که یک شب را به شما مهلت دادم ولی بامداد فردا اگر بر فرمان امیر سر طاعت فرو نیاورید فیصله ی کار را به شمشیر میسپارم در این هنگام آرامش نسبی حاکم گردید و هردو سپاه به خیمه گاه خویش باز گشتند و منتظر فرا رسیدن روز بعد شدند